و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياءُ عند ربهم يرزقون
(169 آل عمران)
سلام مطلبتون رو خوندم حس مشترکي با مادر رحيم دارم اما از نوع خاص اون ، نمي تونم بگم چقدر نوشته شما تونست من رو به گذشته ببره وچقدر باعث شده بخودم ، به شهيد ومفهوم شهادت فکر کنم ،فقط يه چيز رو خوب ميدونم شهادت مرگ نيست از نوعي که ذهن قاصر من وخيليها بتونه درکش کنه ، شهادت نوعي زندگي است در عين غايب بودن از چشم نامحرماني که در حريم عشق جايي ندارند .شهيد هميشه در دل کسي زنده است که آرزوي شهادت داشته وداره .....اينکه چرا بعضي ها نمي تونن وجود يک شهيد رو زنده حس کنن بر مي گرده به ذات مرده اونا ذاتي که در بحبوبه خودخواهي ها ، خود بزرگ بيني ها گم شده ،
همه ما خاطرات متفاوتي از جنگ ، جبهه داريم ،همه ما وکسانيکه روزهاي جنگ رو حس کرديم ميدونيم اگه رشادت وجوانمردي شهدا نبود خدا ميدونه الان بر سر مرد وزن وکودک وپير اين کشور چه آمده بود ،درسته که الان ما داريم در صلح زندگي ميکنيم ، اما اگه کمي انصاف داشته باشيم ، اگه خودمون رو به بي خبري نزنيم يادمون بياد آنروزا بر زرمندگان بيسجي داوطلبي که نه بر حسب مسئوليت شغلي بلکه بر حسب يه عشق دروني ، خانه وخانواده وشهر وديار خودشون رو ترک کردن تا دست نامحرم به نواميس اين مردم نرسه ، چه جوانان رشيدي که عين من وشما آرزوهاي مادي ومعنوي زيادي داشتن اما بر حسب وظيفه وجداني به قول شما گلين شون روترک کردن تا به وصال عشق واقعي برسن .....
من ميگم شهيد يعني چک ليست انسانيت ورشادت که من وشما بايد بيام ودر درون خودمون بنگريم که چقدر ازچک ليست واقعي انسانيتي که شهيد براي ما تعريف کرد دور شديم
امروز دين فروشي ،توجيه گري بر حسب شرايط،بي غيرتي ،خودمحوري،درس روزانه ما شده وبسيار جاي تاسف است که هر ضر به اي که ما ميخوريم دقيقا از ناحيه کساني است که دم ازدين ومذهب مي زنند، به قول دوستي متاسفانه عالم بي عمل بودن مد روز رفتار ما شده درسي که شهيد خلاف اون رو به ما ياد داد ولي ما متاسفانه چشمهايمون رو بستيم تا فقط خودمون رو ببينيم ودر هر مرحله هم همه چيز رو با فکر خودمون معنا کنيم .....امروز اگر ساده وران حرف حق بزني تو را عقب مانده ميخوانند ،واگر با کلمات وزين وپيچيده به دين پشت پا هم بزني آن رو روشنفکري معنا ميکني ....جدا ما داريم به کجا ميريم ؟ کسي نمي تونه براي لحظه هاييکه يه زن در انتظار برگشت همسرش از جبهه منتظر وچشم به راه بوده، ارزشي روبذاره، کسي نمي تونه قدروانذاره تحمل مادري رو در از دست دادن پسر نو دامادش معني کنه وبسنجه ، اصلا تا درد آشنا نباشي نمي توني بفهمي ودرک کني ......گاهي فکر ميکنم جدا چه کسي مقصره که يه دفعه فرهنگ شهيد وشهادت در کشوري که هر چي داره از شهداست ، کم رنگ شد؟؟؟؟؟مردم که همون مردم هستند !!!!!!!! اين بچه ها در دامان همون پدر ومادرها بزرگ شدن .....پس چي شده ؟واقعا چه کسي مقصره در اين ظلمي که به نسل سوم انقلاب در اطلاع رساني درست از فرهنگ شهادت شد .....
چرا يه دفعه جبهه وياران عاشق در فاصله زماني کوتاه در تاريخ اين کشور گم شد؟ چرا ؟هر چند ميدونم هنوز هستند کساني که آرزوي شهادت دارند ؟هستند هنوز شهداي زنده اي که نشان زيباي شهيد زنده رو با خودم حمل ميکنند ومانده اند تا حضورشون چشم دل ما رو به روي شهادت باز نگه داره
وقتي به حرفهاي شهيد باکري فکر ميکنم که ميگه :
دعا كنيد خداوند شهادت را نصيب شما كند در غير اين صورت زماني فرا مي رسد كه جنگ تمام مي شود و رزمندگان امروز سه دسته مي شوند
دسته اي به مخالفت با گذشته خود بر مي خيزند و از گذشته خود پشيمان مي شوند !(راستي چرا ......تو کسي که روزهايي در کنار اين شهدا در جبهه بودي چرا امروز مصداق واقعي حرف شهيد باکري شدي با خودت فکر کردي ؟؟؟؟؟؟؟)
دسته اي راه بي تفاوتي را بر مي گزينند و در زندگي مادي غرق مي شوند و همه چيز را فراموش مي كنند (آيا کسي که شاهد ديدن لحظه عروج شهيدي بوده، مي تونه فراموشکار بشه يا خودش رو گول بزنه وسر پوشي بر واقعيتهايي که به چشم ديده بذاره ؟آيا فکر نميکنيد.......)
<